غصه های یک کودک فهیم! مامانم کجا می باشد؟ مادر بزرگم سرش را پایین می اندازد و می گوید : پیش خدا. - خدا آن پایین می باشد؟ مادر بزرگم سرش را بالا می آورد و می گوید: نه مادر، آن بالا می باشد. - کدام بالا می باشد؟ مادر بزرگم سرش را پایین می اندازد و می گوید : بالا که نه خدا همیشه همین جا پیش ما می باشد. - خدا که خودش پیش ما می باشد، چرا مامانم را پیش خودش برد؟ مادر بزرگم سرش را بالا می آورد و با چشمان پر اشکش می گوید: الهی قربانت بروم و یک عدد بوسم می کند. - آدم ها کی می میرند؟ می گوید: هر وقت به اندازه ی کافی گریه کرده باشند. - مامانم خیلی گریه کرده بود؟ بابایم سرش را پایین می اندازد و می گوید : خیلی گریه کرده بود. - چرا خیلی گریه کرده بود؟ باب...